يه توپ دارم قلقليه
سرخ و سفيد و آبيه
ميزنم زمين، هوا ميره
نميدوني تا كجا ميره
من اين توپو نداشتم
مشقامو خوب نوشتم
بابام بهم عيدي داد
يه توپ قلقلي داد
يه توپ دارم قلقليه :
از آنجا كه همهي توپها قلقلي هستند؛ اين مصرع نشان حماقت شاعر است. يا بيانگر اين موضوع است كه شاعر توپهاي مثلثي و مربعي و لوزي هم داشته ولي حالا فقط ميخواهد در مورد آن توپش كه قلقلي است، صحبت كند. در هر صورت ميتوان اين فرضيه را هم در نظر گرفت كه شاعر ميخواسته در لفافه و با استفاده از آرايههاي ادبي نظير تشبيه و استعاره، به گردي زمين كه مرحوم گاليور (!) آن را به اثبات رساند، تاكيد كند.
سرخ و سفيد و آبيه:
اين سه رنگ كه نماد پرچم فرانسه است، نشان دهندهي فرانسوي بودن توپ مورد نظر است. حالا چرا فرانسه؟ خدا ميداند!
ميزنم زمين هوا ميره/ نميدوني تا كجا ميره:
اين مصراع گوياي مكان سروده شدن شعر است. جايي بيرون از جو زمين. چون اين مصراع بحث جاذبهي زمين را نقض ميكند و در ادامه به لايتناهي بودن دنيا اشاره دارد كه مسلماً به من و شما هيچ ربطي ندارد.
من اين توپو نداشتم/ مشقامو خوب نوشتم:
فقر! نداشتن توپ و آتاري و پلي استيشن و ... باعث شده كه شاعر از درد نداري و بدبختي بنشيند و درس بخواند و مشقهايش را خوب بنويسد. براي مثال اكثر فوتباليستها كه هميشه با توپ سر و كار دارند، وضعيت درسي مساعدي ندارند.
بابام بهم عيدي داد / يه توپ قلقلي داد:
اين مصراع هيچ تفسير خاصي ندارد! جز اينكه شاعر از آرايهي مبالغه استفاده كرده است.